جریان اصلاحات و رسانههای زنجیرهای، اگرچه در فضای خبرگان و فقاهت، شخصی برای معرفی به جامعه نداشته و همواره به دنبال کارهای سیاسی هستند، اما بهتازگی دست به دامن بانوان برای ورود به مجلس خبرگان شدهاند و با موجآفرینی به دنبال مسموم کردن فضای انتخابات خبرگان هستند.
در دورههای گذشته، زنان هیچ حضوری بهعنوان نماینده در این مجلس نداشتهاند و فقط در دوره سوم یکی از زنانی که تمام شرایط کاندیداتوری در این مجلس را داشت، پس از تأیید صلاحیت از شرکت در انتخابات انصراف داد. در ادامه این مطلب به مباحثی پیرامون شرایط قانونی حضور زنان و مباحث دیگری در این زمینه میپردازیم.
شرایط قانونی برای کاندیداهای مجلس خبرگان
در قانون انتخابات مجلس خبرگان، شرایط زیر برای خبرگان منتخب مردم ذکر شده است:
الف- اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی؛
ب- اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعض مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولیفقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد؛
ج- بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز؛
د- معتقد بودن بهنظام جمهوری اسلامی ایران و
هـ- نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی.[1]
در میان این شرایط، هیچ بند و حتی واژهای که بتوان از آن ممنوعیت حضور زنان در مجلس خبرگان را استنباط کرد وجود ندارد و میتوان گفت که حضور زنان در مجلس خبرگان هیچ منع قانونی ندارد، اما باوجوداین، حضور زنان در خبرگان رهبری مسبوق به سابقه نیست.
نکته مهمی که وجود دارد این است که تنها در دوره اولی که خبرگان برای نوشتن قانون اساسی تشکیل شد و به مجلس خبرگان قانون اساسی مشهور شد، یک نماینده زن در بین نمایندگان حضور داشت و آن هم خانم منیره گرجی بود. در مجموع نمیتوان این مجلس را با مجلس خبرگانی که در سال 1362 تشکیل شد و وظیفه اصلی آن انتخاب رهبری بود، مقایسه کرد و تنها این دو مجلس تشابهی اسمی دارند که اولی مسئول تدوین قانون اساسی بود و دومی مسئول انتخاب و نظارت بر رهبری.
جواز یا عدم جواز فقهی حضور زنان در خبرگان
حضور و فعالیت زنان در اجتماع، از اموری است که بهتفصیل در مورد مدارک شرعی آن بحث شده و تقریباً میتوان مدعی بود که بر روی عدم حرمت آن، اجماع وجود دارد، اما بحث دیگر در مورد ولایت زن بر مرد است که این موضوع، جایگاه بحث از آن نیست؛ زیرا خبرگان ولایتی فردی بر سایرین ندارند و احکامشان بنا بر شور و اجماع است که به تصویب و اجرا میرسد و زنان هم همانطور که در انتخابات و انتخاب افراد و بهنوعی در سرنوشت کشور شرکت دارند، در این مورد هم میتوانند در تصمیمگیری و تصمیمسازی شرکت داشته باشند و رأی خود را بدهند[2] و بسیاری از فقها به این امر اذعان دارند.
چنانچه آیتالله دری نجفآبادی در این زمینه گفته است: «به نظر من اگر خواهری شرایط کاندیداتوری در این انتخابات را داشته باشد ایرادی ندارد که در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کند.»[3] و یا آیتالله هادوی ذکر میکند: «حضور در مجلس خبرگان برای زنان بلامانع است.»[4]
آیا زنان تاکنون در مجلس خبرگان کاندیدا شدهاند؟
اگرچه در مجلس خبرگان اول و دوم نام زنی در میان کاندیداها دیده نمیشود، در دوره سوم 9 زن که شاخصترین چهره آنان زهره صفاتی بود، برای شرکت در انتخابات خبرگان اعلام آمادگی کرده بودند. به گفته سیدعلی شفیعی در فروردین 1385، در مرحله نامنویسی از داوطلبان خبرگان دوره سوم، ۹ زن ثبتنام کردند که برخی از آنان ازنظر صلاحیت علمی مردود شدند و بقیه نیز خود استعفا دادند و به مرحله رقابت و رأیگیری وارد نشدند.[5] این انصراف دادن همان و نبودِ تمایل برای شرکت در دورههای چهارم و پنجم هم همان.
استعفای خانم صفاتی که از مجتهدین و اساتید معروف حوزه علمیه در قم هستند، بحثی و ابهامی وجود دارد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت. ایشان پس از ثبتنام در انتخابات مجلس و تأیید صلاحیت علمی از رقابت در این انتخابات کناره گرفتند و این سؤال در آن زمان به وجود آمد که چگونه ایشان وارد عرصه رقابت شدند، اما در میانه راه کنار کشیدند؟ در جواب این سؤال، ایشان در مصاحبه با شماره 199 کیهان فرهنگی در سال 1382 میگویند: «یک شخصیتی مثل آیتالله صافی که میدانیم ایشان خیلی اهل احتیاط است، موقعی که مردم یکی دو بار از بنده خواستند کاندیدای خبرگان شوم. ایشان گفته بود صد در صد رأی میآورد، ولی ما نمیخواهیم این باب بشود، بعد به من تلفن زدند و مخالفت کردند و من کنار آمدم.»[6]
ایشان در سال 1385 نیز با اشاره به بحث کاندیداتوری خود در مجلس خبرگان، اظهار داشت: من برای خدمت فقهی به زنان کسب این علوم را در پیشگرفتهام نه برای کسب کرسی و مقام و منصب.
وی از بعضی افراد که به خاطر تنها برخی مسائل سیاسی و کرسیها از وجود چنین بانوانی سرباز میزنند خواست تا وجود زنان فقیهه را تنها به خاطر بیاطلاعی از حضور آنان منکر نشوند.[7]
چرا بحث کاندیداتوری زنان در خبرگان دوباره مطرحشده است؟
در یکی دو ماه اخیر افراد و رسانههای اصلاحطلب و برخی از اعضای دولت بحث کاندیداتوری زنان در انتخابات را مطرح کرده و از زنان درخواست نمودهاند که در انتخابات خبرگان شرکت کنند. برای مثال شهیندخت مولاوردی، معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده، در این زمینه گفته بود: «پیشازاین نیز سابقه ثبتنام زنان برای نامزدی انتخابات مجلس خبرگان رهبری وجود داشته، اما این افراد به علت پذیرفته نشدن در آزمون یادشده، از حضور در مجلس خبرگان رهبری بازماندند.
مولاوردی با تأکید بر شناسایی زنانی که شرایط لازم را برای شرکت در این انتخابات دارند، از آنها خواست که خود را در محک این انتخاب قرار دهند.» این صحبتهای معاون رییسجمهور با تیتر «زنان برای انتخابات در مجلس خبرگان وارد میدان شوند» از سوی رسانههای مختلف تکرار شد.[8]
یا در جای دیگری مولاوردی گفته بود: «تنها شرط ورود به این مجلس، اجتهاد است که زنان زیادی واجد این درجه هستند. زنان زیادی هستند که میتوانند با اجتهادشان وارد شوند. مولاوردی همچنین در پاسخ به سؤالی دیگر مبنی بر اینکه فکر میکنید اگر زنان برای این مجلس، کاندیدا شوند، میتوانند رأی بیاورند، معتقد است: اگر شرایط کاندیداتوری را داشته باشند، چراکه نه. حتی برخلاف شرایط ریاست جمهوری که شرط رجل سیاسی بودن دارد، در این مجلس، به چنین شرطی اشارهای نشده است. او میگوید: زنان میتوانند با شرط اجتهاد وارد شوند. بهشرط اینکه صرف زن بودن از حضور در این عرصه منع نشوند و نگاه مردسالارانه در این حوزه کمرنگ باشد.»[9]
در همین زمان رسانههای اصلاحطلب نیز با مطرح کردن بحث ورود زنان به خبرگان، سعی داشتند که این بحث را به یک مقوله اجتماعی تبدیل کنند و آن را در جامعه مطرح کنند. برای مثال روزنامه شرق در 16/6/94 نوشت: «چند ماه بیشتر تا برگزاری انتخابات دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نمانده و فضای سیاسی کشور رفتهرفته رنگ و بوی انتخاباتی میگیرد. جامعه زنان اما تنها به کرسیهای سبز بهارستان نظر دارند و در حالی برای افزایش سهم خود از این نهاد میکوشد که دیگر نهاد بسیار مهم در ساختار جمهوری اسلامی- خبرگان رهبری – کاملاً مردانه اداره میشود.
باوجودآنکه رقابتهای خبرگان هنوز بهطور رسمی کلید نخورده، اما در میان چهرههایی که گمانهزنیها از احتمال حضورشان در انتخابات دور پنجم خبرگان حکایت میکند، نام زنی دیده نمیشود.»[10]
این بحثها از سوی اصلاحطلبان و برخی از اعضای دولت در حالی مطرح میشود که هیچ محدودیتی برای شرکت زنان در انتخابات خبرگان وجود دارد و ازآنجاکه وظایف خبرگان، وظایفی زنانه نیست و هیچ موضوعیت زنانهای نیز در آن وجود ندارد، اصرار بیشازحد بر حضور زنان، در شرایطی که خود آنها بهضرورت این حضور نرسیدهاند، لزومی ندارد و تنها باعث تشویش اذهان عمومی شده و بهنوعی شائبه شوهای تبلیغاتی را به ذهن متبادر میکند؛ اما از طرف دیگر نیز این عدم حضور، نباید به معنای نبود فقیه و مجتهد زن تلقی گردد و بهگونهای از این امر سخن گفته شود که ناخواسته زنان را برای اثبات خود، به صحنهای که ضرورتی برای آن ندیدهاند، بکشاند. ایجاد این نوع رقابت پنهان، نه به نفع جامعه فقاهتی است و نه در راستای اهداف عالی خبرگان رهبری.
نکته دیگری که میتوان بیان کرد این است که حضور زنانی که شرایط شرکت در انتخابات خبرگان را به لحاظ علمی یا دیگر صلاحیتها ندارند، تنها میتواند یک حربه سیاسی برای مقاصد انتخاباتی باشد، زیرا شرایط کاندیداها در انتخابات خبرگان مشخص و واضح است و اگر کسانی میخواهند زنانی که این شرایط را ندارند به عرصه انتخابات بکشانند، تنها به این دلیل است که هزینهای اضافه بر شورای نگهبان بار کنند و بحث رد صلاحیتها را بهگونهای سیاسی جلوه داده و شورای نگهبان را مخالف حضور زنان در خبرگان نشان دهند. درصورتیکه در دوره سوم، خانم صفاتی از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت شد و خود ایشان بودند که از عرصه رقابت کنارهگیری کرد و این امر نشان میدهد که شورای نگهبان هیچ مخالفتی با حضور زنان در انتخابات خبرگان ندارد.
[1]- http://www.gilan.ir/sites/default/files/94/05/26/attachments/ghanoon_entekhabat_khobregan.pdf
[2]- http://mehrkhane.com/fa/news/20997
[3]- http://www.parsine.com/fa/news/189456
[4]- http://namehnews.ir/fa/news/135959
[5]- http://aftabnews.ir/fa/news/44823
[6]- http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1131/24/text
[7]- http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=33638
[8]- http://www.entekhab.ir/fa/news/226791
[9]- http://shafaf.ir/fa/news/348170
[10]- http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3223326